|
شعر شعر و ادب
| ||
|
عابدی در حال نماز بود، مجنون از کنارش گذشت و او نمازش را شکست و گفت: مگر ندیدی که من در حال نمازم، باعث شدی نمازم بشکند. مجنون گفت: من که عاشق لیلیام متوجه تو نشدم تو که عاشق خدای لیلی
هستی چطور متوجه من شدی
[ سه شنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۰ ] [ 22:33 ] [ علی ]
|
||
| href="http://www.weblogskin.com"target="_blank"> Weblog Themes By : weblog skin ] | ||